محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 236

1. امشب که چشم مست تو در مهد خواب بود

2. مهد زمین ز گریهٔ من غرق آب بود

3. دیوانه‌ای که غاشیه داری به کس نداد

4. تا پای شهسوار بلا در رکاب بود

5. دی کامد آفتاب و خریدار شد تو را

6. با مشتری مقابلهٔ آفتاب بود

7. در نامهٔ عمل ملک از آدمی کشان

8. گر می‌نوشت جرم تو را بی حساب بود

9. از جنبش نسیم زد آتش به خرمنم

10. آن روی آتشین که به زیر نقاب بود

11. تنها گذشت و یکقدم از پی نرفتمش

12. پایم ز بس که در وحل اضطراب بود

13. بر خاک محتشم به تواضع گذر که او

14. روزی بر آستان تو عالیجناب بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خیال روی تو بیخ امید بنشاندست
* بلای عشق تو بنیاد صبر برکند است
شعر کامل
سعدی
* صبر طلب می کنند از دل شیدا
* همچو براتی که بر خراب نویسند
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر
* به بند و دام نگیرند مرغ دانا را
شعر کامل
حافظ