محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 251

1. ز بس که نور ز حسن تو در جهان بدود

2. هزار پیک نظر در قفای آن بدود

3. به غیرتم ز نگاه کشیدهٔ تو که دید

4. خدنگ نیمکشی کاندر استخوان بدود

5. خدنگ ناز تو تیریست کز کمان غرور

6. نجسته تا پروسوفار در نشان بدود

7. من و تغافل چشمی که سردهد چو نگاه

8. ز تیزی مژه در ریشه‌های جان بدود

9. ز تاب رفتن محمل مقیم هامون را

10. نه پای آن که ز دنبال کاروان بدود

11. فتاده نقد دلی در میان صد دل بر

12. به عشوه گوی که بردارد از میان بدود

13. ز بیم خشگ بماند اگر دود صد بار

14. شکایت از ته دل تا سر زبان بدود

15. ز برق آه من امشب ستاره نزدیکست

16. که آب گردد و بر روی آسمان بدود

17. دعای دیر اثر پیک آه می‌طلبد

18. که در رکاب سرشگ سبک عنان بدود

19. سمند ناز چو رانی گذر به محتشم آر

20. که در رکاب به این پای ناروان بدود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غصه ام خیزد، کای دل، سخن صبر کنی
* وه چرا گویی از آن چیز که نتوانی کرد؟
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* اگر چه خواب یوسف رابه بند انداخت ،درآخر
* همان ازمحنت زندان برون آوردتعبیرش
شعر کامل
صائب تبریزی
* در محفلی که خورشید اندر شمار ذره‌ست
* خود را بزرگ دیدن شرط ادب نباشد
شعر کامل
حافظ