غزل شمارهٔ 258
1. اگر شراب خوری صد جگر کباب شود
2. وگر تو مست شوی عالمی خراب شود
3. ز دیده گر ننهد سر به جیب سیل سرشگ
4. ز سوز آتش دل سینهام کباب شود
5. ز جیب پیرهنت هر صباح خیزد نور
6. چنان که دست و گریبان بفتاب شود
7. نکوست رشتهٔ زرین مهر و هالهٔ ماه
8. که این سگان تو را طوق و آن طناب شود
9. اگر به عارض خوی کرده از چمن گذری
10. سمن ز شرم عرق ریزد و گل آب شود
11. ز روی تست فروغ جهان مباد آن روز
12. که افتاب جمال تو در نقاب شود
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده