غزل شمارهٔ 292
1. زهی ز سلطنتت روزگار منت دار
2. شکار کرده خلقت دل صغار و کبار
3. جدار بزم تو را مهر گشته حاشیه پوش
4. سوار عزم تو را چرخ گشته غاشیهدار
5. قضا ز لطف تو بر سائلان عطیهفشان
6. قدر ز قهر تو بر ظالمان بلیه نگار
7. ز پیچ نوبت عدل بلند طنطنهات
8. فتاده غلغله در هفت گنبد دوار
9. هنوز منت ازین سو بود اگر تا حشر
10. خلایق دو جهان جان کنند بر تو نثار
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده