غزل شمارهٔ 293
1. افکنده ره به کلبهٔ درویش خاکسار
2. سلطان شاه مشرب جم قدر کامکار
3. در چشم دهر کرد ز چرخم بزرگتر
4. کوچک نوازی که نمود آن بزرگوار
5. نور چراغ چشم مرا یک جهان فزود
6. چشم و چراغ خان جهانگیر نامدار
7. در عین افتقار رساندم به آسمان
8. از مقدم مبارک او فرق افتخار
9. هر ذره شد ز جسم خراب من اختری
10. سر زد چو در خرابهٔ من آفتابوار
11. باران عام رحمت او برخلاف رسم
12. در تن اساس عمر مرا کرد استوار
13. کوتاه گشت پای اجل تا ز لطف گشت
14. بالین طراز محتشم خسته فکار
15. سلطان سرفراز که کردست ایزدش
16. تاج سر جمیع سلاطین روزگار
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده