محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 323

1. آن قدر شوق گل روی تو دارم که مپرس

2. آن قدر دغدغه از خوی تو دارم که مپرس

3. چون ره کوی تو پرسم دلم از بیم تپد

4. آن قدر ذوق سر کوی تو دارم که مپرس

5. سر به زانوی خیال تو هلالی شده‌ام

6. آن قدر میل به ابروی تو دارم که مپرس

7. از خم موی توام رشتهٔ جان میگسلد

8. آن قدر تاب ز گیسوی تو دارم که مپرس

9. صدره از هوش روم چون رسد از کوی تو باد

10. آن قدر بیخودی از بوی تو دارم که مپرس

11. جانم از شوق رخت دیر برون می‌آید

12. انفعال آن قدر از روی تو دارم که مپرس

13. محتشم تا شده خرم دلت از پهلوی یار

14. آن قدر ذوق ز پهلوی تو دارم که مپرس

15. محتشم تا شده آن شوخ به نظمت مایل

16. ذوقی از طبع سخنگوی تو دارم که مپرس


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عندلیبان را غذای روح باشد بوی گل
* مرغ دشت است آن که عاشق بر جو و بر ارزنی ست
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* زان شبی که وعده کردی روز بعد
* روز و شب را می‌شمارم روز و شب
شعر کامل
مولوی
* عید آمد و عید آمد یاری که رمید آمد
* عیدانه فراوان شد تا باد چنین بادا
شعر کامل
مولوی