محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 392

1. لب پر سوال بر سر راهی نشسته‌ام

2. سائل نیم به وعده ماهی نشسته‌ام

3. زان شمع بس که داشته‌ام دوش اضطراب

4. گاهی چو شعلهٔ خاسته گاهی نشسته‌ام

5. گل می‌دمد ز دامن و چشمم که روز و شب

6. با دستهٔ گلی چو گیاهی نشسته‌ام

7. صیادوار ز آهوی دیر التفات او

8. پیوسته در کمین نگاهی نشسته‌ام

9. دل ساخت سینه را سیه از دود خود ببین

10. در پهلوی چه خانهٔ سیاهی نشسته‌ام

11. روز فریب بین که گذشت است محتشم

12. سالی که من به وعده ماهی نشسته‌ام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا صبا شد دسته بند سنبل گلپوش او
* کار او جز عنبر افشانی و عطاری که دید
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* به کسی نظر ندارد بجز آینه بت من
* که ز عکس چهره خود شده است بت پرست او
شعر کامل
مولوی
* عمرها در پی مقصود به جان گردیدیم
* دوست در خانه و ما گرد جهان گردیدیم
شعر کامل
سعدی