محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 400

1. زخم نگهت نهفته خوردم

2. پنهان نگهی دگر که مردم

3. شد عقل و زمان مستی آمد

4. خود را به تو این زمان سپردم

5. تیر نگهم زدی چو پنهان

6. راهی به نوازش تو بردم

7. می‌گشت لبم خضاب اگر دوش

8. دامن گه گریه می‌فشردم

9. از زخم اجل کشنده‌تر بود

10. از دست تو ضربتی که خوردم

11. دل بی‌تو شبی که داغ می‌سوخت

12. تا صبح ستاره می‌شمردم

13. ای هم دم محتشم در این بزم

14. صاف از تو که من حریف دردم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تصویرهای ناخوش و اندیشه رکیک
* از طبع سست باشد و این نیست سوی دوست
شعر کامل
مولوی
* وفا خار ره است، ارنه برای آشیان ما
* به هر گلشن که باشد، مشت خاری می شود پیدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* شکرانه‌ای که شاه نکویان شدی به حسن
* می‌باید التفات به حال گدا کنی
شعر کامل
فروغی بسطامی