محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 425

1. ای هزارت چشم در هر گوشه سرگردان چشم

2. آهوی چشم سیه مستان تو را قربان چشم

3. دردمند از درد چشمت چشم بیماران ولی

4. درد برچیدن ز چشمت جمله را درمان چشم

5. خورد تا چشم تو چشم ای نرگس باران اشگ

6. شوخ چشمان را براند نرگس از بستان چشم

7. تا دهد چشمم برای صحت چشمت زکوة

8. نور چشم من پر از در کرده‌ام دامان چشم

9. چشم بر چشم من سرگشته افکن تا تو را

10. بهر دفع چشم بد گردم بلاگردان چشم

11. چشم بر چشم از رقیب محتشم‌پوشان که هست

12. چشم بر چشم رقیب انداختن نقصان چشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به سرکشی خود ای سرو جویبار مناز
* که گر بدو رسی از شرم سر فروداری
شعر کامل
حافظ
* قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن
* ظلمات است بترس از خطر گمراهی
شعر کامل
حافظ
* چو فندق دهان از سخن بسته بود
* نه چون ما لب از خنده چون پسته بود
شعر کامل
سعدی