محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 444

1. خوش آن که هم زبان به تو شیرین بیان شوم

2. حرفی ز من بپرسی و من بی‌زبان شوم

3. وقت سخن تو غرق عرق گردی از حجاب

4. من آب گردم و ز خجالت روان شوم

5. یاری به غیر کن که سزای وفای من

6. این بس که ناوک ستمت را نشان شوم

7. در کوی خویش اگر ز وفا جا دهی مرا

8. سگ باشم ار جدا ز سگ آستان شوم

9. جورت که پیش محتشم از صد وفا به است

10. من سعی می‌کنم که سزاوار آن شوم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل به آن غمزۀ خون ریز کشد جامی را
* صید را چون اجل آید سوی صیّاد رود
شعر کامل
جامی
* بگیر دست بتی وز زمانه دست بدار
* غلام سرو قدی باش و از جهان آزاد
شعر کامل
عبید زاکانی
* از بید جز افتادگی و عجز مجویید
* مجنون خدا را همه دم کار سجودست
شعر کامل
صائب تبریزی