محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 475

1. چون شدم صیدت به گیسوی خودت دربند کن

2. تا ابد با خود به این قیدم قوی پیوند کن

3. ای گل رعنا برای عندلیب بی‌نصیب

4. نیست گر بوئی به رنگی از خودت خورسند کن

5. تلخی شیرین لبان ناموس را خوش مایه‌ایست

6. تا توانی زهر باش ای شوخ و کار قند کن

7. ای مسیحا دم که صد بیمار در پی میروی

8. یک نفس بنشین دوای دردمندی چند کن

9. کعبهٔ مقصودی الحق سر زگمراهان مپیچ

10. قبلهٔ حاجاتی آخر رو به حاجت‌مند کن

11. می‌رود ای مادر ایام کار ما ز دست

12. یک سفارش از برای ما به این فرزند کن

13. اعتمادت نیست گر بر عهدهای محتشم

14. خیز و هر یک عهد او محکم به صد پیوند کن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جهان را چنین است ساز و نهاد
* ز یک دست بستد به دیگر بداد
شعر کامل
فردوسی
* آرزو مرد و جوانی رفت و عشق از دل گریخت
* غم نمی گردد جدا از جان مسکینم هنوز
شعر کامل
رهی معیری
* گر چه از کوی وفا گشت به صد مرحله دور
* دور باد آفت دور فلک از جان و تنش
شعر کامل
حافظ