محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 480

1. چون نمودی رخ به من یک لحظه بدخوئی مکن

2. شربت دیدار شیرین به ترش روئی مکن

3. می‌کنم گر بیخ عیش خویش میگوئی بکن

4. می‌کنم گر قصد جان خویش میگوئی مکن

5. با بدان نیکی ندارد حاصلی غیر از بدی

6. گر بخود بد نیستی با غیر نیکوئی مکن

7. غمزه‌ات محتاج افسون نیست در تسخیر خلق

8. صاحب اعجاز را تعلیم جادوئی مکن

9. من که خود کم کرده‌ام دل در رهت دادم مده

10. عاشق بیداد را خوش دل به دلجوئی مکن

11. گر درین دیوان گناه ما خطای عاشقی است

12. گو کسی در نامهٔ ما این خطا شوئی مکن

13. ترک بد خوئی کن اما با گدای پرهوس

14. گرچه باشد محتشم زنهار خوش خوئی مکن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نمی دانند اهل غفلت انجام شراب آخر
* به آتش می رود این غافلان از راه آب آخر
شعر کامل
صائب تبریزی
* مستانه کاش در حرم و دیر بگذری
* تا قبله‌گاه مؤمن و ترسا کنم تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* زبان چرب او کرد درختانی پر از زیتون
* لب شیرین او خواند به افسون سوره والتین
شعر کامل
مولوی