محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 53

1. چو هجر راه من تشنه در سراب انداخت

2. سکون سفینه به گرداب اضطراب انداخت

3. فلک ز بد مددیها تمام یاران را

4. چو دست بست گلیم مرا در آب انداخت

5. زمانه دست من اول به حیله بست آن گه

6. ز چهره شاهد مقصود را نقاب انداخت

7. به جنبشی که نمود از نسیم کاکل او

8. هزار رشتهٔ جان را به پیچ و تاب انداخت

9. گرفت محتشم از ساقی غمش جامی

10. که بوی او من میخواره را خراب انداخت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به آب و رنگ تیغش برده تفضیل
* چو نیلوفر هم از دجله هم از نیل
شعر کامل
نظامی
* ز فکر تفرقه بازآی تا شوی مجموع
* به حکم آن که چو شد اهرمن سروش آمد
شعر کامل
حافظ
* دل یکرنگ در غمخانه دنیا نمی باشد
* درین بستان گلی غیر از گل رعنا نمی باشد
شعر کامل
صائب تبریزی