محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 547

1. صبح مرا به ظن غلط شام کرده‌ای

2. بی‌تاب مرا گنهی نام کرده‌ای

3. تا ذوق حرف تلخ تو حسرت کشم کند

4. ایذای من به نامه و پیغام کرده‌ای

5. از غایت مضایقه در گفت و گو مرا

6. راضی به یک شنیدن دشنام کرده‌ای

7. در غین مهر این که مرا کشته‌ای نهان

8. تقلید مهربانی ایام کرده‌ای

9. ترسم دمار از من بی‌ته برآورد

10. مرد آزمایی که تو در جام کرده‌ای

11. چشم تلافی ز تو دارم که پیش خلق

12. روی مرا به شبهه شبه فام کرده‌ای

13. از قتل محتشم همه احرام بسته‌اند

14. در دفع وی ز بس که تو ابرام کرده‌ای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو سرو سهی گوژ گردد بباغ
* بدو بر شود تیره روشن چراغ
شعر کامل
فردوسی
* ای که می خندی چو گل در بوستان بی اختیار
* از گلاب گریه بی اختیار اندیشه کن
شعر کامل
صائب تبریزی
* جای آن است که خون موج زند در دل لعل
* زین تغابن که خزف می‌شکند بازارش
شعر کامل
حافظ