محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 561

1. زد به درونم آتش تنگ قبا سواری

2. دست به خونم آلود ماه لقا نگاری

3. دام فریب دل گشت طره دل‌فریبی

4. صید شکار جان کرد آهوی جان شکاری

5. گرچه به مصر خوبی هست عزیز یوسف

6. نیست به شهریاری همچو تو شهریاری

7. نرگس چشمت ای گل می‌فکند دمادم

8. در دل چاک چاکم ای مژه خارخاری

9. روز و شب از خیالت با دل خویش دارم

10. کنجی و گفتگوئی صبری و انتظاری

11. پیش تو چون رقیبان معتبرند امروز

12. شکر که ما نداریم قدری و اعتباری

13. گفته محتشم را زیور گوش جان کن

14. کز گوهر معانی ساخته گوشواری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از سرشک و از تپانچه چهرهٔ من شد چُنا‌نک
* گر ببیند باز نشناسد ز نیلوفر مرا
شعر کامل
امیر معزی
* باشد قدح همیشه ز افتادگی عزیز
* از سرکشی کنند نگونسار شیشه را
شعر کامل
صائب تبریزی
* عدالت کن که در عدل آنچه یک ساعت به دست آید
* میسر نیست در هفتاد سال اهل عبادت را
شعر کامل
صائب تبریزی