محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 74

1. از اشگ گرم چشم ترم کان آتش است

2. وین موجهای خون گل طوفان آتش است

3. آهم شرر فشان شده یاران حذر کنید

4. کاین آه در تراوش باران آتش است

5. اشگی که می‌رسد ز درونم به چشم تر

6. سیلی است کش گذر به بیابان آتش است

7. آه بلند شعلهٔ من گرد کوی او

8. شب تا به روز مشعله گردان آتش است

9. چشم کرشمه ساز تو را از نگاه گرم

10. پیوند تیر غمزه به پیکان آتش است

11. از آه من مپوش رخ آتشین که باد

12. هرچند جان گزاست ولی جان آتش است

13. دود درون محتشم از بس صفای دل

14. مانا به شعله‌های درخشان آتش است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جهان را چنین است ساز و نهاد
* ز یک دست بستد به دیگر بداد
شعر کامل
فردوسی
* سرت گر بساید به ابر سیاه
* سرانجام خاک است ازو جایگاه
شعر کامل
فردوسی
* مجمع خوبی و لطف است عذار چو مهش
* لیکنش مهر و وفا نیست خدایا بدهش
شعر کامل
حافظ