محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 96

1. مدعی که آتش اعراض فروزندهٔ توست

2. مدعای دل او سوختن بندهٔ توست

3. گر کنی پرسش و بی جرم بود چون باشد

4. تهمت آلود گنه کاین همه شرمندهٔ توست

5. آن که افکنده به همت دو جهان را ز نظر

6. این گمان می‌کندش کز نظر افکندهٔ توست

7. کم مبادا که طراوت ده باغ طربست

8. گریهٔ بنده که آب چمن خندهٔ توست

9. محتشم کز چمن وصل تواش رانده فلک

10. بندهٔ ریشهٔ امید ز دل کندهٔ توست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد
* باد غیرت به صدش خار پریشان دل کرد
شعر کامل
حافظ
* گر گدایی کنی از درگه او کن باری
* که گدایان درش را سر سلطانی نیست
شعر کامل
سعدی
* پیری و جوانی پی هم چون شب و روزند
* ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم
شعر کامل
سعدی