محتشم کاشانی_دیوانغزلیات از رسالهٔ جلالیه (فهرست)

شمارهٔ 37

1. نخست آنکس که شد در بند انکار تو من بودم

2. ولی آن کس که گشت اول گرفتار تو من بودم

3. زدند از من حریفان بیشتر لاف خریداری

4. ولی اول کسی کامد به بازار تو من بودم

5. به سیم و زر طلبکار تو گردیدند اگر جمعی

6. کسی کوشد به جان و سر خریدار تو من بودم

7. من اول از تو کردم احتراز اما اسیری هم

8. که کرد آخر سر خود در سر و کار تو من بودم

9. به بیماری کشید از حسرت کار دگر یاران

10. ولی آن کس که مرد از شوق دیدار تو من بودم

11. حریفان جان سپر کردند پیشت لیک جانبازی

12. که ضربت خورد از شمشیر خونخوار تو من بودم

13. چو نظم محتشم خوانی بگو کای بلبل محزون

14. کجا رفتی چه افتادت نه گلزار تو من بودم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفت از این نوع شکایت که تو داری سعدی
* درد عشقست ندانم که چه درمان سازم
شعر کامل
سعدی
* برو ای نرگس رعنا، تو به این چشم مناز
* ناز را چشم سیه باید و مژگان دراز
شعر کامل
هلالی جغتایی
* چرا ز غیر شکایت کنم، که همچو حباب
* همیشه خانه خراب هوای خویشتنم
شعر کامل
صائب تبریزی