محتشم کاشانی_دیوانغزلیات از رسالهٔ جلالیه (فهرست)

شمارهٔ 52

1. چون جلوه‌گر گردد بلا از قامت فتان تو

2. صد ره کنم در زیر لب خود را بلاگردان تو

3. در جلوهٔ تو نازک میان کوشیده بهر من به جان

4. من کرده در زیر زبان جان را فدای جان تو

5. در رقص هرگه بسته‌ای زه بر کمان دلبری

6. من تیر نازت خورده و گردیده‌ام قربان تو

7. چون رفته‌ای دامن‌کشان من از تخیل سوده‌ام

8. بر پرده‌های چشم خود منت کشان دامان تو

9. هر شیوه کز شرم و حیا در پرده بودت ای پری

10. از پرده آوردی برون ای من سگ عرفان تو

11. از حاضران در غیرتم با اینکه هست از یک دلی

12. روی اشارتها به من از عشوهٔ پنهان تو

13. کاکل پریشان چون روی گامی گران کن جان من

14. تا جان فشاند محتشم بر جعد مشک افشان تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفت و گو آیین درویشی نبود
* ور نه با تو ماجراها داشتیم
شعر کامل
حافظ
* چه تربیت شنوم یا چه مصلحت بینم
* مرا که چشم به ساقی و گوش بر چنگست
شعر کامل
سعدی
* گفتم، ای دل، مرو آنجا که گرفتار شوی
* عاقبت رفتی و آن گفت منت پیش آمد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی