مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1001

1. آه در آن شمع منور چه بود

2. کآتش زد در دل و دل را ربود

3. ای زده اندر دل من آتشی

4. سوختم ای دوست بیا زود زود

5. صورت دل صورت مخلوق نیست

6. کز رخ دل حسن خدا رو نمود

7. جز شکرش نیست مرا چاره‌ای

8. جز لب او نیست مرا هیچ سود

9. یاد کن آن را که یکی صبحدم

10. این دلم از زلف تو بندی گشود

11. جان من اول که بدیدم تو را

12. جان من از جان تو چیزی شنود

13. چون دلم از چشمه تو آب خورد

14. غرقه شد اندر تو و سیلم ربود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از صحبت ناجنس به کامل نرسد نقص
* از تلخی بادام چه پرواست شکر را؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* خبرت هست که در شهر شکر ارزان شد
* خبرت هست که دی گم شد و تابستان شد
شعر کامل
مولوی
* گرت ز دست برآید، چو نخل باش کریم
* ورت ز دست نیاید، چو سرو باش آزاد
شعر کامل
سعدی