غزل شمارهٔ 1113
1. ای جان جان جانها جانی و چیز دیگر
2. وی کیمیای کانها کانی و چیز دیگر
3. ای آفتاب باقی وی ساقی سواقی
4. وی مشرب مذاقی آنی و چیز دیگر
5. ای مشعله یقین را وی پرورش زمین را
6. وی عقل اولین را ثانی و چیز دیگر
7. ای مظهر الهی وی فر پادشاهی
8. هر صنعتی که خواهی تانی و چیز دیگر
9. هر گون غرایبی را هر بوالعجایبی را
10. هر غیب و غایبی را دانی و چیز دیگر
11. زان عشق همچو افیون لیلی کنی و مجنون
12. ای از سنات گردون سانی و چیز دیگر
13. ای نور صدرها را اومید صبرها را
14. بر اوج ابرها را رانی و چیز دیگر
15. ای فخر انبیا را وی ذخر اولیا را
16. وی قصر اجتبا را بانی و چیز دیگر
17. ای گنج مغفرت را وی بحر مرحمت را
18. من غیر درگهت را شانی و چیز دیگر
19. چشمی که غیر رویت بیند ز بهر زینت
20. باشد در این جریمت زانی و چیز دیگر
21. ای اصل اصل مبدا وی دستگیر فردا
22. گشتم به دست سودا عانی و چیز دیگر
23. پرست این دهانم بر غیر تو نخوانم
24. چون هست غیر گوشت فانی و چیز دیگر
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده