مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1148

1. کسی بگفت ز ما یا از اوست نیکی و شر

2. هنوز خواجه در اینست ریش خواجه نگر

3. عجب که خواجه به رنگی که طفل بود بماند

4. که ریش خواجه سیه بود و گشت رنگ دگر

5. بگویمت که چرا خواجه زیر و بالا گفت

6. بدان سبب که نگشتست خواجه زیر و زبر

7. به چار پا و دو پا خواجه گرد عالم گشت

8. ولیک هیچ نرفتست قعر بحر به سر

9. گمان خواجه چنانست که خواجه بهتر گشت

10. ولیک هست چو بیمار دق واپستر

11. به حجت و به لجاج و ستیزه افزون گشت

12. ز جان و حجت ذوقش نبود هیچ خبر

13. طریق بحث لجاجست و اعتراض و دلیل

14. طریق دل همه دیده‌ست و ذوق و شهد و شکر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به ملازمان سلطان که رساند این دعا را
* که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را
شعر کامل
حافظ
* هر ذره که در خاک زمینی بوده است
* پیش از من و تو تاج و نگینی بوده است
شعر کامل
خیام
* گل از نسرین همی‌پرسد که چون بودی در این غربت
* همی‌گوید خوشم زیرا خوشی‌ها زان دیار آمد
شعر کامل
مولوی