مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1261

1. روی تو جان جانست از جان نهان مدارش

2. آنچ از جهان فزونست اندر جهان درآرش

3. ای قطب آسمان‌ها در آسمان جان‌ها

4. جان گرد توست گردان می‌دار بی‌قرارش

5. همچون انار خندان عالم نمود دندان

6. در خویش می‌نگنجد از خویشتن برآرش

7. نگذارد آفتابش یک ذره اختیارم

8. تا اختیار دارم کی باشم اختیارش

9. از خاک چون غباری برداشت باد عشقم

10. آن جا که باد جنبد آن جا بود غبارش

11. در خاک تیره دانه زان رو به جنبش آمد

12. کز عشق خاکیان را بر می‌کشد بهارش

13. هم بدر و هم هلالش هم حور و هم جمالش

14. هم باغ و هم نهالش چون من در انتظارش

15. جامش نعوذبالله دامش نعوذبالله

16. نامش نعوذبالله والله که نیست یارش

17. من همچو گلبنانم او همچو باغبانم

18. از وی شکفت جانم بر وی بود نثارش

19. چون برگ من ز بالا رقصان به پستی آیم

20. لرزان که تا نیفتم الا که در کنارش

21. حیله گریست کارش مهره بریست کارش

22. پرده دریست کارش نی سرسریست کارش

23. می‌خارد این گلویم گویم عجب نگویم

24. بگذار تا بخارد بی‌محرمی مخارش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* طریق حق رو و در هر کجا که خواهی باش
* که کنج خلوت صاحبدلان مکانی نیست
شعر کامل
سعدی
* مده ای حکیم پندم که به کار درنبندم
* که ز خویشتن گزیرست و ز دوست ناگزیرم
شعر کامل
سعدی
* شکنج زلف سیاه تو بر سمن چو خوشست
* دمیده سنبلت از برک نسترن چه خوشست
شعر کامل
خواجوی کرمانی