مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1262

1. گر جان بجز تو خواهد از خویش برکنیمش

2. ور چرخ سرکش آید بر همدگر زنیمش

3. گر رخت خویش خواهد ما رخت او دهیمش

4. ور قلعه‌ها درآید ویرانه‌ها کنیمش

5. گر این جهان چو جانست ما جان جان جانیم

6. ور این فلک سر آمد ما چشم روشنیمش

7. بیخ درخت خاکست وین چرخ شاخ و برگش

8. عالم درخت زیتون ما همچو روغنیمش

9. چون عشق شمس تبریز آهن ربای باشد

10. ما بر طریق خدمت مانند آهنیمش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همراه من مباش که غیرت برند خلق
* در دست مفلسی چو ببینند گوهری
شعر کامل
سعدی
* حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو
* که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را
شعر کامل
حافظ
* بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
* یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت
شعر کامل
حافظ