مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1341

1. امروز بحمدالله از دی بترست این دل

2. امروز در این سودا رنگی دگرست این دل

3. در زیر درخت گل دی باده همی‌خورد او

4. از خوردن آن باده زیر و زبرست این دل

5. از بس که نی عشقت نالید در این پرده

6. از ذوق نی عشقت همچون شکرست این دل

7. بند کمرت گشتم ای شهره قبای من

8. تا بسته بگرد تو همچون کمرست این دل

9. از پرورش آبت ای بحر حلاوت‌ها

10. همچون صدفست این تن همچون گهرست این دل

11. چون خانه هر مؤمن از عشق تو ویران شد

12. هر لحظه در این شورش بر بام و درست این دل

13. شمس الحق تبریزی تابنده چو خورشیدست

14. وز تابش خورشیدش همچون سحرست این دل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آشنایی نه غریب است که دلسوز من است
* چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
شعر کامل
حافظ
* نخل ترت در پیرهن چون نیکشر شد پرشکن
* محکم مبند ای سیمتن بند قبا را بیش از این
شعر کامل
محتشم کاشانی
* من از کمند تو اول چو وحش می‌برمیدم
* کنون که انس گرفتم به تیغ بازنگردم
شعر کامل
سعدی