مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1342

1. چه کارستان که داری اندر این دل

2. چه بت‌ها می‌نگاری اندر این دل

3. بهار آمد زمان کشت آمد

4. کی داند تا چه کاری اندر این دل

5. حجاب عزت ار بستی ز بیرون

6. به غایت آشکاری اندر این دل

7. در آب و گل فروشد پای طالب

8. سرش را می‌بخاری اندر این دل

9. دل از افلاک اگر افزون نبودی

10. نکردی مه سواری اندر این دل

11. اگر دل نیستی شهر معظم

12. نکردی شهریاری اندر این دل

13. عجایب بیشه‌ای آمد دل ای جان

14. که تو میر شکاری اندر این دل

15. ز بحر دل هزاران موج خیزد

16. چو جوهرها بیاری اندر این دل

17. خمش کردم که در فکرت نگنجد

18. چو وصف دل شماری اندر این دل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز رنگ آمیزی باد خزانی
* چو شد برگ درختان زعفرانی
شعر کامل
وحشی بافقی
* سر حق را بر سر دار فنا کرد آشکار
* در طلب منصور الحق همت مردانه کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او
* ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم
شعر کامل
حافظ