مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1373

1. هان ای طبیب عاشقان دستی فروکش بر برم

2. تا بخت و رخت و تخت خود بر عرش و کرسی بر برم

3. بر گردن و بر دست من بربند آن زنجیر را

4. افسون مخوان ز افسون تو هر روز دیوانه ترم

5. خواهم که بدهم گنج زر تا آن گواه دل بود

6. گر چه گواهی می‌دهد رخسارهٔ همچون زرم

7. ور تو گواهان مرا رد می کنی ای پرجفا

8. ای قاضی شیرین قضا باری فروخوان محضرم

9. بی‌لطف و دلداری تو یا رب چه می لرزد دلم

10. در شوق خاک پای تو یا رب چه می گردد سرم

11. پیشم نشین پیشم نشان ای جان جان جان جان

12. پر کن دلم گر کشتیم بیخم ببر گر لنگرم

13. گه در طواف آتشم گه در شکاف آتشم

14. باد آهن دل سرخ رو از دمگه آهنگرم

15. هر روز نو جامی دهد تسکین و آرامی دهد

16. هر روز پیغامی دهد این عشق چون پیغامبرم

17. در سایه‌ات تا آمدم چون آفتابم بر فلک

18. تا عشق را بنده شدم خاقان و سلطان سنجرم

19. ای عشق آخر چند من وصف تو گویم بی‌دهن

20. گه بلبلم گه گلبنم گه خضرم و گه اخضرم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آنچه دیدی بر قرار خود نماند
* وینچه بینی هم نماند بر قرار
شعر کامل
سعدی
* غرق تمنای توام موجی ز دریای تو ام
* من نخل سرکش نیستم تا خانه در ساحل کنم
شعر کامل
رهی معیری
* قسم به عشق که از فیض پاکدامانی است
* که خلوت همه خوبان کنار آینه است
شعر کامل
صائب تبریزی