مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1442

1. زهی سرگشته در عالم سر و سامان که من دارم

2. زهی در راه عشق تو دل بریان که من دارم

3. وگر در راه بازار غم عشقت خریدارم

4. به صد جان‌ها بنفروشم ز عشقت آنچ من دارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو خواجه را اجل از ملک پنبه خواهد کرد
* چه اعتبار به پشمی که در کلاهش هست؟
شعر کامل
اوحدی
* پسته را با دهن تنگ تو نسبت کردم
* رفت در خنده ز شادی مگرش باور کرد
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* بلبل نطقش به ناز غنچهٔ لب کرد باز
* گشت ز مل عارضش همچون گل کام‌کار
شعر کامل
خاقانی