مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1672

1. روز باران است و ما جو می کنیم

2. بر امید وصل دستی می زنیم

3. ابرها آبستن از دریای عشق

4. ما ز ابر عشق هم آبستنیم

5. تو مگو مطرب نیم دستی بزن

6. تو بیا ما خود تو را مطرب کنیم

7. روشن است آن خانه گویی آن کیست

8. ما غلام خانه‌های روشنیم

9. ما حجاب آب حیوان خودیم

10. بر سر آن آب ما چون روغنیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نمی‌بینم از همدمان هیچ بر جای
* دلم خون شد از غصه ساقی کجایی
شعر کامل
حافظ
* امروز شهر ما را صد رونق‌ست و جانست
* زیرا که شاه خوبان امروز در میانست
شعر کامل
مولوی
* مرا درس حکیمان درد سر داد
* که من پروردهٔ فیض نگاهم
شعر کامل
اقبال لاهوری