مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1751

1. تشنه خویش کن مده آبم

2. عاشق خویش کن ببر خوابم

3. تا شب و روز در نماز آیم

4. ای خیال خوش تو محرابم

5. گر خیال تو در فنا یابم

6. در زمان سوی مرگ بشتابم

7. بر امید خیال گوهر تو

8. جاذب هر مسی چو قلابم

9. بر امید مسبب الاسباب

10. رهزن کاروان اسبابم

11. رحمتی آر و پادشاهی کن

12. کاین فراق تو بر نمی‌تابم

13. زان همی‌گردم و همی‌نالم

14. که بر آب حیات دولابم

15. زان چو روزن گشاده‌ام دل و چشم

16. که تویی آفتاب و مهتابم

17. آن زمانی که نام تو شنوم

18. مست گردند نام و القابم

19. آن زمانی که آتش تو رسد

20. بجهد این دل چو سیمابم

21. بس کن از گفت کز غبار سخن

22. خود سخن بخش را نمی‌یابم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زمین شد به کردار دریای قیر
* همه موجش از خنجر و گرز و تیر
شعر کامل
فردوسی
* سلطان که خشم گیرد بر بندگان حضرت
* حکمش رسد ولیکن حدی بود جفا را
شعر کامل
سعدی
* لعلت چو شکوفه عقد پروین دارد
* روی تو چو لاله خال مشکین دارد
شعر کامل
خاقانی