مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1952

1. هست ما را هر زمانی از نگار راستین

2. لقمه‌ای اندر دهان و دیگری در آستین

3. این حد خوبی نباشد ای خدایا چیست این

4. هیچ سروی این ندارد خوش قد و بالا است این

5. این چنین خورشید پیدا چونک پنهان می شود

6. او چنین پنهان ز عالم از برای ماست این

7. جمع خواهد آن بت و تنهاروان خود دیگرند

8. هر کجا خوبی بود او طالب غوغاست این

9. شمس تبریز ار چه جانی گر چو جان پنهان شوی

10. بر دلم تهمت نشیند کز کجا برخاست این


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ابلهی کو روز روشن شمع کافوری نهد
* زود بینی کش بشب روغن نباشد در چراغ
شعر کامل
سعدی
* فغان که در حرم وصل بار همچو سپند
* مرا نشستن و برخاستن یکی باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* همچنان طفلی که در وحشت سرایی مانده است
* دل درون سینه ام بی طاقتی ها می کند
شعر کامل
رهی معیری