مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2093

1. تازه شد از او باغ و بر من

2. شاخ گل من نیلوفر من

3. گشته است روان در جوی وفا

4. آب حیوان از کوثر من

5. ای روی خوشت دین و دل من

6. ای بوی خوشت پیغامبر من

7. هر لحظه مرا در پیش رخت

8. آیینه کند آهنگر من

9. من خشک لبم من چشم ترم

10. این است مها خشک و تر من

11. آن کس که منم خاک در او

12. می‌کوبد او بام و در من

13. آن کس که منم پابسته او

14. می‌گردد او گرد سر من

15. باده نخورم ور ز آنک خورم

16. او بوسه دهد بر ساغر من

17. پستان وفا کی کرد سیه

18. آن دایه جان آن مادر من

19. از من دو جهان صد بر بخورد

20. چون آید او اندر بر من

21. دزدار فلک قلعه بدهد

22. چون گردد او سرلشکر من

23. بربند دهان غماز مشو

24. غماز بس است آن گوهر من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
* کلاه داری و آیین سروری داند
شعر کامل
حافظ
* بناهای آباد گردد خراب
* ز باران وز تابش آفتاب
شعر کامل
فردوسی
* تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
* وجود نازکت آزرده گزند مباد
شعر کامل
حافظ