غزل شمارهٔ 2094
1. یک قوصره پر دارم ز سخن
2. جان میشنود تو گوش مکن
3. دربند خودی زین سیر شدی
4. گیری سر خود ای بیسر و بن
5. چون مستمعان جمله بروند
6. گویم غم نو با یار کهن
7. کی سیر شود ماهی ز تری
8. یا تشنه حق از علم لدن
9. گر سیر شدند این مستمعان
10. جان میشنود از قرط اذن
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده