مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2094

1. یک قوصره پر دارم ز سخن

2. جان می‌شنود تو گوش مکن

3. دربند خودی زین سیر شدی

4. گیری سر خود ای بی‌سر و بن

5. چون مستمعان جمله بروند

6. گویم غم نو با یار کهن

7. کی سیر شود ماهی ز تری

8. یا تشنه حق از علم لدن

9. گر سیر شدند این مستمعان

10. جان می‌شنود از قرط اذن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خواهی که دلت نشکند از سنگ مکافات
* مشکن دل کس را که در این خانه کسی هست
شعر کامل
فروغی بسطامی
* برگ خرمایم که از من باد زن سازند خلق
* باد سردم در لب است و ریز ریز اجزای من
شعر کامل
خاقانی
* ورق گردانی عمر زلیخا نامه ای دارد
* که انجام محبت خوشتر از آغاز می گردد
شعر کامل
صائب تبریزی