مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2110

1. بانگ برآمد ز خرابات من

2. چرخ دوتا شد ز مناجات من

3. عاقبت امر ظفر دررسید

4. یار درآمد به مراعات من

5. یا رب یا رب که چه سان می‌کند

6. دلبر بی‌کفو مکافات من

7. طاعت و ایمان کند آن کیمیا

8. غفلت و انکار و جنایات من

9. قصر دهد از پی تقصیر من

10. زله دهد از پی زلات من

11. جوش نهد در دل دریا و کوه

12. از تبش روز ملاقات من

13. گر نبدی پرده خیالات خلق

14. سوخته بودی ز خیالات من

15. در سپه جان زندی زلزله

16. طبل و علم نعره و هیهات من

17. در افق چرخ زدی شعله‌ها

18. نیم شبان آتش میقات من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جان من جان من فدای تو باد
* هیچت از دوستان نیاید یاد
شعر کامل
سعدی
* سنبل زلف از رخش تا برکنار افتاده است
* گل چو تقویم کهن از اعتبار افتاده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* ندای عشق تو دیشب در اندرون دادند
* فضای سینه حافظ هنوز پر ز صداست
شعر کامل
حافظ