مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2233

1. ای ترک ماه چهره چه گردد که صبح تو

2. آیی به حجره من و گویی که گل برو

3. تو ماه ترکی و من اگر ترک نیستم

4. دانم من این قدر که به ترکی است آب سو

5. آب حیات تو گر از این بنده تیره شد

6. ترکی مکن به کشتنم ای ترک ترک خو

7. رزق مرا فراخی از آن چشم تنگ توست

8. ای تو هزار دولت و اقبال تو به تو

9. ای ارسلان قلج مکش از بهر خون من

10. عشقت گرفت جمله اجزام مو به مو

11. زخم قلج مبادا بر عشق تو رسد

12. از بخل جان نمی‌کنم ای ترک گفت و گو

13. بر ما فسون بخواند ککجک ای قشلرن

14. ای سزدش تو سیرک سزدش قنی بجو

15. نام تو ترک گفتم از بهر مغلطه

16. زیرا که عشق دارد صد حاسد و عدو

17. دکتر شنیدم از تو و خاموش ماندم

18. غماز من بس است در این عشق رنگ و بو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با کمال تو فلک یک نقطه است
* با وقار تو زمین یک خردل
شعر کامل
انوری
* اگر به شربت شمشیر او سری داری
* حریف ضربت آن بازوان سیمین باش
شعر کامل
فروغی بسطامی
* همه چشمیم تا برون آیی
* همه گوشیم تا چه فرمایی
شعر کامل
سعدی