مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2302

1. هشیار شدم ساقی دستار به من واده

2. یا مشک سقا پر کن یا مشک به سقا ده

3. نیمی بخور ای ساقی ما را بده آن باقی

4. والله که غلط گفتم نی نی همه ما را ده

5. ای فتنه مرد و زن امشب در من بشکن

6. رخت من و نقد من بردار و به یغما ده

7. خواهی که همه دریا آب حیوان گردد

8. از جام شراب خود یک جرعه به دریا ده

9. خواهی که مه و زهره چون مرغ فرود آید

10. زان می که به کف داری یک رطل به بالا ده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر بیاض گردن او نقطه ای از خال نیست
* از لطافت این ورق افشان نمی گیرد به خود
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز کوه بیستون فرهاد ازان بیرون نمی آید
* که می گردد دو بالا، ناله در کهسار عاشق را
شعر کامل
صائب تبریزی
* حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
* آری به اتفاق جهان می‌توان گرفت
شعر کامل
حافظ