مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2301

1. من سرخوش و تو دلخوش غم بی‌دل و بی‌سر به

2. دل می‌ده و بر می‌خور از دلبر و دل بر به

3. عالم همه چون دریا تن چون صدف جویا

4. جان وصف گهر گویا زین‌ها همه گوهر به

5. صورت مثل چادر جان رفته به چادر در

6. بی‌صورت و بی‌پیکر وز هر چه مصور به

7. تو پرده تن دیدی از سینه بنشنیدی

8. آن زخمه که دل می‌زد کان پرده دیگر به

9. از چهره تو زر می‌زن با چهره زر می‌گو

10. با زر غم و بی‌زر غم آخر غم با زر به


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شعر و عرش و شرع از هم خاستند
* تا دو عالم زین سه حرف آراستند
شعر کامل
عطار
* مردم آخر همه مردند ز بیماری دل
* به امیدی که تو را بر سر بیمار آرند
شعر کامل
فروغی بسطامی
* کمال کامرانی در محبت چیست می‌دانی
* بتی را پادشاهی دادن و خود را گدا کردن
شعر کامل
فروغی بسطامی