مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2320

1. بی‌برگی بستان بین کآمد دی دیوانه

2. خوبان چمن رفتند از باغ سوی خانه

3. زردی رخ بستان کز فرقت آن خوبان

4. بستان شده گورستان زندان شده کاشانه

5. ترکان پری چهره نک عزم سفر کردند

6. یک یک به سوی قشلق از غارت بیگانه

7. کی باشد کاین ترکان از قشلق بازآیند

8. چون گنج بدید آید زین گوشه ویرانه

9. کی باشد کاین مستان آیند سوی بستان

10. سرسبز و خوش و حیران رقصان شده مستانه

11. ز انبار تهی گردد پر گردد پیمانه

12. آن عالم انبار است وین عالم پیمانه

13. پیمانه چو شد خالی ز انبار بباید جست

14. ز انبار نهان کان جا پوسیده نشد دانه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو را در بوستان باید که پیش سرو بنشینی
* و گر نه باغبان گوید که دیگر سرو ننشانم
شعر کامل
سعدی
* ادب و شرم تو را خسرو مه رویان کرد
* آفرین بر تو که شایسته صد چندینی
شعر کامل
حافظ
* مرا درس حکیمان درد سر داد
* که من پروردهٔ فیض نگاهم
شعر کامل
اقبال لاهوری