مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2322

1. هر روز فقیران را هم عید و هم آدینه

2. نی عید کهن گشته آدینه دیگینه

3. عیدانه بپوشیده همچون مه عید ای جان

4. از نور جمال خود نی خرقه پشمینه

5. ماننده عقل و دین بیرون و درون شیرین

6. نی سیر درآکنده اندر دل گوزینه

7. درپوش چنین خرقه می‌گرد در این حلقه

8. مانند دل روشن در پیشگه سینه

9. در جوی روان ای جان خاشاک کجا پاید

10. در جان و روان ای جان چون خانه کند کینه

11. در دیده قدس این دم شاخی است تر و تازه

12. در دیده حس این دم افسانه دیرینه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یکی درخت گل اندر فضای خلوت ماست
* که سروهای چمن پیش قامتش پستند
شعر کامل
سعدی
* نظر خدای بینان طلب هوا نباشد
* سفر نیازمندان قدم خطا نباشد
شعر کامل
سعدی
* ضرورتست که عهد وفا به سر برمت
* و گر جفا به سر آید هزار چندینم
شعر کامل
سعدی