مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2352

1. یک جام ز صد هزار جان به

2. برخیز و قماش ما گرو نه

3. ما از خود خویش توبه کردیم

4. ما هیچ نمی‌رویم از این ده

5. یک رنگ کند شراب ما را

6. تا هر دو یکی شود که و مه

7. درویش ز خویشتن تهی شد

8. پر ده تو شراب فقر پر ده

9. برخیز و به زه کن آن کمان را

10. ماییم کمان و باده چون زه

11. برجای بماند عقل پرفعل

12. این است سزای پیر فربه

13. ما غم نخوریم خود کی دیده‌ست

14. تو بار کشی و او کند عه

15. بگریز ز غم به سوی شه رو

16. وز خانه عاریت برون جه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلم به مهر تو صد پاره باد و هر پاره
* هزار ذره و هر ذره در هوای تو باد
شعر کامل
هلالی جغتایی
* آن که از چشم تو افکند مرا بی تقصیر
* چشم دارم به همین درد گرفتار شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی
* به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی
شعر کامل
حافظ