مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2368

1. ای به میدان‌های وحدت گوی شاهی باخته

2. جمله را عریان بدیده کس تو را نشناخته

3. عقل کل کژچشم گشته از کمال غیرتت

4. وز کژی پنداشته کو مر تو را انداخته

5. ای چراغ و چشم عالم در جهان فرد آمدی

6. تا در اسرار جهان تو صد جهان پرداخته

7. ای که طاووس بهار از عشق رویت جلوه گر

8. بر درخت جسم جان نالان شده چون فاخته

9. از برای ما تو آتش را چو گلشن داشته

10. وز برای ما تو دریا را چو کشتی ساخته

11. شمس تبریزی جهان را چون تو پر کردی ز حسن

12. من جهان روح را از غیر عشقت آخته


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آفتاب آهسته بگذارد در این غمخانه پای
* تا مبادا چون حباب از هم بریزد خانه‌ام
شعر کامل
رهی معیری
* آن کس که تو را دارد از عیش چه کم دارد
* وان کس که تو را بیند ای ماه چه غم دارد
شعر کامل
مولوی
* سرو چون نازد به خوبی در بهارستان ناز
* از سهی سرو نگارستان من یاد آورید
شعر کامل
محتشم کاشانی