مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2656

1. نه آتش‌های ما را ترجمانی

2. نه اسرار دل ما را زبانی

3. برهنه شد ز صد پرده دل و عشق

4. نشسته دو به دو جانی و جانی

5. میان هر دو گر جبریل آید

6. نباشد ز آتشش یک دم امانی

7. به هر لحظه وصال اندر وصالی

8. به هر سویی عیان اندر عیانی

9. ببینی تو چه سلطانان معنی

10. به گوشه بامشان چون پاسبانی

11. سرشته وصل یزدان کوه طور است

12. در آن کان تاب نارد یک زمانی

13. اگر صد عقل کل بر هم ببندی

14. نگردد بامشان را نردبانی

15. نشانی‌های مردان سجده آرد

16. اگر زان بی‌نشان گویم نشانی

17. از آن نوری که حرف آن جا نگنجد

18. تو را این حرف گشته ارمغانی

19. کمر شد حرف‌ها از شمس تبریز

20. بیا بربند اگر داری میانی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو نرکس تا به کی ساغر پرستی
* قدح در دست و سر در خواب مستی؟
شعر کامل
سلمان ساوجی
* تا صاحب فرزند نگردی، نتوان یافت
* در عالم ایجاد، حقوق پدری را
شعر کامل
صائب تبریزی
* می کند کار خرد، نفس چو گردید مطیع
* دزد چون شحنه شود امن کند عالم را
شعر کامل
صائب تبریزی