مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2659

1. کسی کو را بود در طبع سستی

2. نخواهد هیچ کس را تندرستی

3. مده دامن به دستان حسودان

4. که ایشان می‌کشندت سوی پستی

5. زیانتر خویش را و دیگران را

6. نباشد چون حسد در جمله هستی

7. هلا بشکن دل و دام حسودان

8. وگر نی پشت بخت خود شکستی

9. از این اخوان چو ببریدی چو یوسف

10. عزیز مصری و از گرگ رستی

11. اگر حاسد دو پایت را ببوسد

12. به باطن می‌زند خنجر دودستی

13. ندارد مهر مهره او چه گشتی

14. ندارد دل دل اندر وی چه بستی

15. اگر در حصن تقوا راه یابی

16. ز حاسد وز حسد جاوید رستی

17. اگر چه شیرگیری ترک او کن

18. نه آن شیر است کش گیری به مستی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پیش کمان ابرویش لابه همی‌کنم ولی
* گوش کشیده است از آن گوش به من نمی‌کند
شعر کامل
حافظ
* ترا کارهای درشتست پیش
* گهی گرگ باید بدن گاه میش
شعر کامل
فردوسی
* عقل را پنداشتم در عشق تدبیری بود
* من نخواهم کرد دیگر تکیه بر پندار خویش
شعر کامل
سعدی