مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2735

1. برجه که بهار زد صلایی

2. در باغ خرام چون صبایی

3. از شاخ درخت گیر رقصی

4. وز لاله و که شنو صدایی

5. ریحان گوید به سبزه رازی

6. بلبل طلبد ز گل نوایی

7. از باد زند گیاه موجی

8. در بحر هوای آشنایی

9. وز ابر که حامله‌ست از بحر

10. چون چشم عروس بین بکایی

11. وز گریه ابر و خنده برق

12. در سنبل و سرو ارتقایی

13. فخ شسته به پیش گوش قمری

14. کموزدش او بهانه‌هایی

15. نرگس گوید به سوسن آخر

16. برگوی تو هجو یا ثنایی

17. ای سوسن صدزبان فروخوان

18. بر مرغ حکایت همایی

19. سوسن گوید خمش که مستم

20. از جام میی گران بهایی

21. سرمستم و بیخودم مبادا

22. بجهد ز دهان من خطایی

23. رو کن به شهی کز او بپوشید

24. اشکوفه بریشمین قبایی

25. می‌گوید بید سرفشانان

26. رستیم ز دست اژدهایی

27. ای سرو برای شکر این را

28. تو نیز چنین بکوب پایی

29. ای جان و جهان به تو رهیدیم

30. ز اشکنجه جان جان نمایی

31. از وسوسه چنین حریفی

32. وز دغدغه چنین دغایی

33. زان دی که بسی قفا بخوردیم

34. رفت و بنمودمان قفایی

35. ظاهر مشواد او که آمد

36. از شوم ظهور او خفایی

37. خاموش کن و نظاره می‌کن

38. بی زحمت خوف در رجایی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بد و نیک هر گونه باید کشید
* ز هر تلخ و شوری بباید چشید
شعر کامل
فردوسی
* سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
* مرده آنست که نامش به نکویی نبرند
شعر کامل
سعدی
* ابلهی کو روز روشن شمع کافوری نهد
* زود بینی کش بشب روغن نباشد در چراغ
شعر کامل
سعدی