مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2757

1. کژزخمه مباش تا توانی

2. هر زخمه که کژ زنی بمانی

3. پیر است عروس عیش دنیا

4. مرگش طلبی اگر ستانی

5. تا رخ ننمود جمله نور است

6. چون رخ بنمود شد دخانی

7. از سیل بلا چو کاه مگریز

8. در عشق و ولا چو پهلوانی

9. چون آب روان به هر نباتی

10. باید که حیات را رسانی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مباش وقت سحر بی ستاره ریزی اشک
* که نور چهره گردون ز گریه سحری است
شعر کامل
صائب تبریزی
* وفا خار ره است، ارنه برای آشیان ما
* به هر گلشن که باشد، مشت خاری می شود پیدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری
* غلط می‌گفت خود را کشتم و درمان خود کردم
شعر کامل
وحشی بافقی