مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2758

1. مست می عشق را حیا نی

2. وین باده عشق را بها نی

3. آن عشق چو بزم و باده جان را

4. می نوشد و ممکن صلا نی

5. با عقل بگفت ماجراها

6. جان گفت که وقت ماجرا نی

7. از روح بجستم آن صفا گفت

8. آن هست صفا ولی ز ما نی

9. گفتم که مکن نهان از این مس

10. ای کفو تو زر و کیمیا نی

11. کاین برق حدیث تو از آن است

12. جز جان افزا و دلربا نی

13. گفتا غلطی که آن نیم من

14. ما بوالحسنیم و بوالعلا نی

15. گفتم که به حق نرگسانت

16. دفعم بمده به شیوه‌ها نی

17. کاین غمزه مست خونی تو

18. کشته‌ست هزار و خونبها نی

19. بالله که تویی که بی‌تویی تو

20. ای کبر تو غیر کبریا نی

21. گر ز آنک تویی و گر نه‌ای تو

22. از تو گذری دو دیده را نی

23. گر فرمایی که نیست هست است

24. کو زهره که گویمت چرا نی

25. مغناطیسی و جان چو آهن

26. می‌آید مست و دست و پا نی

27. چون گرم شوم ز جام اول

28. غیر تسلیم در قضا نی

29. چون شد به سرم میم سراسر

30. می را تسلیم یا رضا نی

31. از بهر نسیم زلف جعدت

32. یکتا زلفی که جز دو تا نی

33. ای باد صبا به انتظارت

34. از بهر صبا و خود صبا نی

35. پس ما چه زنیم ای قلندر

36. اندر گره و گره گشا نی

37. گر ز آنک نه هر دمی خداوند

38. کو جز سر و خاصه خدا نی

39. مخدومی شمس دین تبریز

40. چون خورشیدش در این سما نی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* توانگرا در رحمت به روی درویشان
* مبند و گر تو ببندی خدای بگشاید
شعر کامل
سعدی
* قدم زنند بزرگان دین و دم نزنند
* که از میان تهی بانگ می‌کند خشخاش
شعر کامل
سعدی
* جوانمرد اگر راست خواهی ولی است
* کرم پیشهٔ شاه مردان علی است
شعر کامل
سعدی