مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2880

1. به حق و حرمت آنک همگان را جانی

2. قدحی پر کن از آنک صفتش می‌دانی

3. همه را زیر و زبر کن نه زبر مان و نه زیر

4. تا بدانند که امروز در این میدانی

5. آتش باده بزن در بنه شرم و حیا

6. دل مستان بگرفت از طرب پنهانی

7. وقت آن شد که دل رفته به ما بازآری

8. عقل‌ها را چو کبوتربچگان پرانی

9. نکته می‌گویی در حلقه مستان خراب

10. خوش بود گنج که درتابد در ویرانی

11. می جوشیده بر این سوختگان گردان کن

12. پیش خامان بنه آن قلیه و آن بورانی

13. چه شدم من تو بگو هم که چه دانم شده‌ای

14. کی بگوید لب تو حرف بدین آسانی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ماهی نتافت همچو تو از برج نیکویی
* سروی نخاست چون قدت از جویبار حسن
شعر کامل
حافظ
* اگر گل را نظر بودی چو نرگس تا جهان بیند
* ز شرم رنگ رخسارش چو نیلوفر در آبستی
شعر کامل
سعدی
* سپاه شب تیره بر دشت و راغ
* یکی فرش گسترده از پرزاغ
شعر کامل
فردوسی