مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2914

1. ناگهان اندردویدم پیش وی

2. بانگ برزد مست عشق او که هی

3. هیچ می‌دانی چه خون ریز است او

4. چون تویی را زهره کی بوده‌ست کی

5. شکران در عشق او بگداختند

6. سربریده ناله کن مانند نی

7. پاک کن رگ‌های خود در عشق او

8. تا نبرد تیغ او پایت ز پی

9. بر گلستانش گدازان شو چو برف

10. تا برآرد صد بهار از ماه دی

11. یا درآ و نرم نرمک مرده شو

12. تا تو را گویند ای قیوم حی

13. حبس کن مر شیره را در خنب حق

14. تا بجوشد وارهد از نیک و بی

15. شمس تبریزی بیا در من نگر

16. تا ببینی مر مرا معدوم شی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هرکس زخوان قسمت خود رزق می خورد
* از کم بضاعتی خجل ازمیهمان مباش
شعر کامل
صائب تبریزی
* عشق اندر فضل و علم و دفتر و اوراق نیست
* هر چه گفت و گوی خلق آن ره ره عشاق نیست
شعر کامل
مولوی
* سخندانیّ و خوشخوانی نمی‌ورزند در شیراز
* بیا حافظ که تا خود را به ملکی دیگر اندازیم
شعر کامل
حافظ