مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2962

1. با تو عتاب دارم جانا چرا چنینی

2. رنجور و ناتوانم نایی مرا ببینی

3. دیدی که سخت زردم پنداشتی که مردم

4. آخر چگونه میرد آنک تواش قرینی

5. یا سیدی و روحی حمت فلم تعدنی

6. یا صحتی شفایی لم تستمع حنینی

7. بس احتراز کردم صبر دراز کردم

8. امروز ناز کردم با اصل نازنینی

9. امشب چو مه برآید داوود جان بیاید

10. ای رنج موم گردی گر برج آهنینی

11. شب بنده را بپرسد وز بی‌گهی نترسد

12. شب نیز مست گردد بی‌نقل و ساتکینی

13. ای ناله چند ناله افزونتری ز ژاله

14. بر بنده کمینه تو نیز در کمینی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو رخشنده گردد جهان ز آفتاب
* رخ نرگس و لاله بینی پر آب
شعر کامل
فردوسی
* می و ساقی چه باشد نیست جز حق
* خدا داند که این عشق از چه باب است
شعر کامل
مولوی
* مطربا مجلس انس است غزل خوان و سرود
* چند گویی که چنین رفت و چنان خواهد شد
شعر کامل
حافظ