مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3080

1. تو نور دیده جان یا دو دیده مایی

2. که شعله شعله به نور بصر درافزایی

3. تو آفتاب و دلم همچو سایه در پی تو

4. دو چشم در تو نهاده‌ست و گشته هرجایی

5. از آن زمان که چو نی بسته‌ام کمر پیشت

6. حرارتیست درون دل از شکرخایی

7. ز کان لطف تو نقدست عیش و عشرت ما

8. نیم به دولت عشق لب تو فردایی

9. به ذات پاک خداوند کز تو دزدیده‌ست

10. هر آنچ آب حیاتست روح افزایی

11. ز جوی حسن تو خوبان سبو سبو برده

12. به تشنگان ره عشق کرده سقایی

13. زهی سعادت آن تشنگان که بوی برند

14. به اصل چشمه آب خوش مصفایی

15. سبوی صورت‌ها را به سنگ برنزنند

16. خورند آب حیات تو را ز بالایی

17. خدیو مفخر تبریز شمس دین به حق

18. دو صد مراد برآری چنین چو بازآیی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جام لعل و جامهٔ نیلی سیه روئی بود
* خیز و خم بنمای تا خمری کنم دلق کبود
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
* باشد که بازبینیم دیدار آشنا را
شعر کامل
حافظ
* بده عناب چون سازی کمند زلف چین بر چین
* مرا عناب‌وار از روی خون آلوده چین خیزد
شعر کامل
خاقانی